دلالت‌های تهاجم ۵ آبان رژیم صهیونیستی به ایران

شنبه ۵ آبان ۱۴۰۳، بسیاری از ایرانیان و ازجمله نگارنده، صبح و پس از بیدارشدن از خواب، بنا به عادت، پس از رجوع به شبکه‌های اجتماعی و مرور اخبار، از حمله رژیم صهیونیستی به برخی از نقاط دفاعی و نظامی کشور آگاه شدیم. بعد از عملیات غرورآفرین وعده صادق۲ هر روز گمانه‌زنی‌هایی درباره نحوه واکنش رژیم از سوی سیاسیون و تحلیلگران مختلف در رسانه‌های گوناگون مطرح می‌شد. علیرغم تفاوت در نوع روایت‌گری رسانه‌ها، تقریباً بیشتر تحلیلگران باور داشتند که رژیم مجعول صهیونیستی جهت بقای خود، عملیاتی ولو نمایشی انجام خواهد داد. در میان ایرانیان، تلقی غالب این بود که نهایتاً حمله‌ای نمایشی صورت خواهد گرفت. لذا اساساً نگرانی اجتماعی دیده نمی‌شد.

بااین‌حال، در افکار عمومی جهانی و به‌خصوص منطقه غرب آسیا همواره این پرسش مطرح بود که با توجه به قدرت جمهوری اسلامی ایران در حوزه نظامی، آیا عملیات تهاجمی رژیم، نمایشی و صرفاً با هدف حفظ پرستیژ خواهد بود؟ یا اینکه بنا به ملاحظاتی دیگر، سران جنایتکار آن دست به حماقت زده و برخی از اهداف استراتژیک کشور عزیزمان را هدف قرار می‌دهند؟ در سناریوی دوم، آیا منازعات کنونی به جنگی بزرگ در منطقه و یا اساساً به جنگ جهانی سوم خواهد انجامید؟

البته که در شرایط کنونی گذار در نظام بین‌الملل که به دوره پساآمریکایی معروف است، بحران‌های انباشته منطقه غرب آسیا که عمدتاً ریشه در میراث استعماری غرب دارد، از پتانسیل شعله‌ورشدن یک جنگ بزرگ‌مقیاس خبر می‌دهد. اما راهبرد کلان جمهوری اسلامی ایران در راستای رفع تنش در این منطقه پرتنش، همواره پیشگیری از آتش‌افروزی بازیگران جنگ‌طلب منطقه‌ای و قدرت‌های فرامنطقه‌ای که منافع نامشروع خود را در تنش‌زایی و جنگ‌افروزی ترسیم می‌کنند، استوار بوده است. حتی برخلاف تبلیغات دروغین و پروپاگاندای رسانه‌ای جریان اصلی جهانی، ایجاد و تقویت محور مقاومت هم در راستای همین راهبرد کلان پیشگیری از جنگ و البته ایستادگی در برابر نظام سلطه قابل درک است. منطق این راهبرد کاملاً روشن است: منطقه غرب آسیا، محیط و پیرامونگاهِ نزدیکِ جمهوری اسلامی ایران بوده و ایستادگی در مقابل جنگ‌طلبی و هژمونی متخاصم، در راستای ایجاد ثبات و توسعه کشور است.

بااین‌تفاصیل، آیا وعده صادق ۳ رخ خواهد داد؟ پاسخ به این پرسش در اختیار مقامات و مسئولان نظامی-امنیتی و سیاسی کشور است. از منظر تحلیل سیاسی، علی‌القاعده و بنا به نظریه بازی‌ها، واقعیت‌های حمله مزبور مشخص می‌کنند که پاسخ داده شود یا خیر؟ و اگر پاسخی درکار باشد در چه سطحی خواهد بود؟ اما فارغ از اینکه در نهایت، جمهوری اسلامی ایران در چه سطحی و به چه شکلی واکنش نشان دهد، در اینجا به برخی از دلالت‌های حمله امروز می‌پردازم با پاسخ به این سؤال که آیا حمله واقعاً نمایشی بود؟

برخی از تحلیلگران داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی حمله امروز را با توجه به میزان خسارات، نمایشی دانسته‌اند. آنها همچنین، یکی از دلایل نمایشی‌بودن تهاجم مزبور را لزوم جلب حمایت آمریکا و اذناب منطقه‌ای آن می‌دانند که ضرورت دارد تحت عنوان «اتحاد دفاع هوایی و لیزری خاورمیانه» که برای ایجاد لایه‌های چندگانه پدافندی و کمک به اسرائیل در رهگیری موشک‌های ایران با مشارکت رژیم صهیونیستی، اردن، عربستان، امارات و مصر تحت فرماندهی آمریکا در ژوئن ۲۰۲۲ اعلام شد با هم هماهنگ باشند. بنابراین، با این استدلال که آمریکا در شرایط کنونی و تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری به دنبال افزایش سطح نیست، معتقدند که حمله امروز بیشتر جنبه نمایشی داشته است. همچنین، واکنش‌های برخی از مقامات ارشد سیاسی کشورها نیز به نوعی حاکی از کم اثر بودن تهاجم امروز است.

اما نگارنده بر این باور است که حمله نمایشی نبوده و با توجه به داده‌های اولیه از نوع سلاح‌ها و تاکتیک نظامی به‌کار گرفته‌شده و نیز میزان و نوع آمادگی پدافندی رژیم و همپیمانانش، آنها تلاش کرده‌اند تا اهداف مهم نظامی آفندی و پدافندی ایران را شدیداً تضعیف نمایند تا در صورت تداوم منازعات و افزایش سطح درگیری، بار دیگر حملات مؤثرتری انجام دهند. اما دلیل این مدعا چیست؟ اگر حمله نمایشی نبوده پس چرا میزان خسارات پایین است؟ چرا نتوانسته در میان عموم مردم در شهرهای هدف هیچ‌گونه رعب و وحشتی ایجاد نماید؟ طنزپردازی زیبای ایرانیان در این شرایط از چه روست؟!

در پاسخ، باید به دلالت‌های گوناگون این رویداد توجه کرد. اولاً، پایین‌بودن میزان خسارات به‌خاطر عدم اراده رژیم و همپیمانانش برای ضربه زدن به ایران نیست؛ بلکه اتفاقاً قصد داشته‌اند به توان نظامی آفندی و پدافندی کشور آسیب جدی وارد نمایند. اما آنچه مانع از این کار شده، هوشیاری، توانمندی، قابلیت و شجاعت نیروهای نظامی-امنیتی جمهوری اسلامی ایران بوده است که توانسته‌اند درصد بالایی از پرتابه‌های دشمن را در خارج از مرزهای کشور و برخی را در داخل کشور رهگیری و منهدم نمایند. ثانیاً، با توجه به اینکه دشمن می‌دانسته ضربه‌زدن به مناطق حیاتی و نقاط استراتژیک ایران، خط قرمزی است که با پاسخ قاطع و فوری نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران روبه‌رو خواهد شد، ناگزیر در مرحله فعلی بر توان نظامی متمرکز شده است.

ثالثاً، همان‌طور که به‌صراحت برخی از رسانه‌های جریان اصلی جهانی و همسو با دشمن از توانایی پدافند ایران ابراز شگفتی کرده‌اند، یکی از دلالت‌های مهم استراتژیک این تهاجم، ارزیابی مجدد دشمن از قدرت پدافندی کشور بوده است. رابعاً، محکومیت این اقدام توسط برخی از کشورها که بعضاً رقیب اصلی ما در منطقه هستند مثل عربستان سعودی، نشان می‌دهد رژیم جعلی قصد آسیب‌رسانی جدی داشته اما گمان نمی‌کرده است پدافند کشور بتواند تا این حد، کارآیی داشته باشد. خامساً، بی‌تردید بر اساس نص آیه شریفه ۳۹ سوره حج: «به کسانى که [ستمکارانه] مورد جنگ و هجوم قرار مى‌گیرند، به سبب آنکه به آنان ستم شده اذن جنگ داده شده، مسلماً خدا بر یارى دادن آنان تواناست» دست یاری و نصرت پروردگار را به خوبی می‌توان دید.

احمد بیگلری
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اراک

نوشته دلالت‌های تهاجم ۵ آبان رژیم صهیونیستی به ایران اولین بار در اخبار روزانه استان مرکزی. پدیدار شد.

خبر اصلی را در اینجا ببینید

ممکن است بپسندید...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فارسی سازی پوسته توسط: همیار وردپرس